۶۷- واعظ شحه شناس روزگاریست ه سودای بتاندینمناست غم اینکار نشاط دل غمگین من است دیدن لعل ترا دیدهجان بین باید وین کجا مرتبه چشم جهانبین من است یارمن باشکه زیب فل و زینت دهر از مه روی تو واشک چو پروین من است تامراعشق تو تعلیم سخنگفتن داد خلق راورد …
- ۹۸/۱۱/۱۶