فال حافظ

پیوندها

۳۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
۴۱۳ – خون دل گرچه افتاد ززلفش گرهی در کارم           همچنان چشم گشاد از کرمش میدارم به طب حمل مکن سخری رویم ه چو جام   خون دل عکس برونمی دهداز رخسارم پرده مطربم ازدست بورن خواهد برد   آه اگر زانکه درین پرده نباشد بارم منم آن شاعرساحر که …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۱۰- نورباده ساقی به نورباده برافروز جام ما      مطرب بگو ه ارجهان شده به کام ماما د÷یاله عس رخ یار دیده ایم        ای بی خبر ، ز لذت شرب مدام ماچندان بود کرشمه و ناز سهمی قدان     ایدبه جلوه سرو صنوبر خرام ماهرگز نمیردآنکه دلش زنده شدبه عشق    ثبت است برجریده عالم دوام ماترسم که …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۲۳۶- جان گداخت گداخت جان که شود کاردل تمان و نشد   بسوختیم درین آرزوی خام و نشد فغان که در طلب گنج نامه مقصود     شدم خراب جهانی زعم تمامو نشد دریغ و دردکه درجست وجوی گنج حضور   بسی شدم به گدایی برکرامو نشد به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۱۹۵- نگارنده غیب دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد     چون بشد دلبر و با یار وفادادر چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت   آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار   طالع بی …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۱۵۲- وجود نازک تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد     وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق درسلامت تست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد درین چمن چو درآید خزان به یغمایی   رهش به سرو سهی قامت بلند مباد درآن بساط که حسن تو جلوه آغازد     مجال طعنه بدبین …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۱۰۹- جانانه کیست ؟ یارب این شمع دل افروز زکاشانه کیست ؟   جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست ؟ حالیا خانه برانداز دل و دین من است     تاهم آغوش که می باشد و همخانه کیست باده لعل لبش کز لب من دور مباد         اح روح که و …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۳۳۰- خرمن صبر من خرابم زغم یار خراباتی خویش     می زند غمزه او ناوک غم بر دل ریش گر چلیپای سرزلف زهم بگشاید     بس مسلمان که شود کشته آن کافر کیش با تو پیوستم و از غیر تو ببرید دلم     آشنای توندارد سر بیگانه و خویش به عنایت نظری …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۱۱۴- جام صبوحی ببین هلال محرم بخواه ساغر راح       که ماه امن و امانست و سال صلح و صلاح نزاع برسر دنیای دون کسی نکند       به اشتی ببر ای نور دیده گوی فلاح عزیز دار زمان وصال را کاندم   مقابل شب قدرست و روز استفتاح بیار باده که …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۴۵۸ – وفا کنیم منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن     منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن بهمی پرستی از آن نقش خود بر آب زدم     که تا خراب کنم نقش خود پرستیدم وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم   که در طریقت ما کافریست رنجیدن به …
  • ازده نیاز
  • ۰
  • ۰
۲-  حدیث مطرب و میاگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا     به خال هندوش بخشم سمرقند و بخارارابده ساقی می باقی که درجنت نخواهی یافت     کنار آب رکناباد و گلکشت مصلی رافغان کاین لولیان شوخ شیرین ار شهر آشوب    چنان بردند صبر ازدل که ترکان خوان یغما رازعشق ناتمام ما جمال یار مستغنی …
  • ازده نیاز